3 گوشه مالک کسب و کار( کارآفرین ) _ سرمایه گذار : کلید ثروت بزرگ

تعریف 3 گوشه (B_I): سیستمی نیرومند تشکیل شده از سیستم های گوناگون است که به وسیله یک گروه و رهبر آن پشتیبانی می شود و همه آنها در راستای یک هدف مشترک کار می کنند.(سیستم ساختن یک کسب و کار و انجام یک سرمایه گذاری)
این 3 گوشه، 2 کاربرد اصلی دارد:
_ راهنمای یافتن یک ایده و تبدیل آن به دارایی ها و ثروت های بزرگ است.
_ نشان دهنده دانش مورد نیاز برای موفقیت به عنوان یک کارآفرین ( مالک کسب و کار ) و سرمایه گذار می باشد.
بخش های گوناگون 3 گوشه کارآفرین _ سرمایه گذار:
1) هدف(Mission):_ یک کسب و کار به ویژه در آغاز کار، باید یک هدف معنوی و یک هدف تجاری داشته باشد.
_ اگر این دو هدف روشن، نیرومند و با هم سازگار باشند، این نیروی ترکیبی کسب و کاری بزرگ ایجاد می کند.
_ همچنان که جهان با فرآورده های بیشتر و بیشتری انباشته می شود، کسب و کارهایی باقی می مانند و از نظر مالی عملکرد خوبی خواهند داشت که بر روی خدمت، تحقق بخشیدن به هدف شرکت و نیازها مشتری خود تمرکز می کنند تا این که تنها بخواهند درآمدهای شرکت را افزایش دهند.
یک هشدار: زمانی که یک کسب و کار گسترش می یابد و هدفی را که برای آن ایجاد شده بود فراموش می کند یا دیگر به آن هدف نیاز ندارد، شروع به از میان رفتن و از هم پاشیدگی می کند.
2) گروه (Team):_ کسب و کار و سرمایه گذاری، ورزش های تیمی هستند و برای ساختن قدرتمندانه آنها "کار گروهی" نیاز است.
_ یک گروه(تیم) واقعی، دربرگیرنده انواع متفاوتی از انسان ها با تخصص ها و مهارت های گوناگون است که در کنار یکدیگر قرار گرفته اند تا با هم کار کنند.
_ ساختار یک کسب و کار(گروه کاری) در بر گیرنده 4 گروه است: مالک های کسب و کار، سرمایه گذاران، کارشناسان راهنما(مشاور) و کارمندان.
3) رهبری (Leadership):_ کار یک رهبر این است فضایی به وجود آورد تا بهترین عناصر وجودی افراد بروز کنند، نه این که خودش بهترین فرد باشد.
_ نقش های یک رهبر در گروه عبارتند از: آرمان گرایی(توجه و تمرکز بر روی اهداف گروه)، الهام بخشی(سردسته تشویق کنندگان گروه برای تلاش به منظور رسیدن به اهداف بودن و اعلام موفقیت های گروه در طول مسیر)، ریاست قاطعانه(برخورد محکم با مسایلی که گروه را از رسیدن به هدف منحرف می سازد).
یک هشدار: بسیاری از کسب و کارها مشکل دارند یا با شکست رو به رو می شوند، زیرا رهبر سیستم توانایی پذیرش بازخورد اصلاحی از سوی همکاران یا کارکنان شرکت، آموزش دیدن در زمینه زندگی واقعی و بهبود خویش را دارا نمی باشد.
نکته بسیار مهم: هنگامی که کسب و کار شما "هدف"، "گروه" و "رهبر" دارد،به این معناست که شما در مسیر ساختن یک کسب و کار کارآفرینی قدرتمند قرار دارید.
4) مدیریت گردش پول یا جریان نقدینگی (Cash Flow):
_ نقش گردش پول در کسب و کار، مانند گردش خون در بدن است.
_ بسیاری از صاحبان کسب و کارهای کوچک شکست می خورند، زیرا تفاوت میان سود و گردش پول را نمی دانند.
_ یک مدیر گردش پولی خوب هر روز وضعیت مالی خود را مرور می کند و به نیازهای مالی هفته، ماه، سال و... توجه می کنند. این کار به او اجازه می دهد برای ضرورت های پولی کلان، پیش از آن که به بحران مالی تبدیل شوند، برنامه ریزی کند.
_ بسیاری از افراد زمانی که کسب و کارشان به موفقیت می رسد، دیگر به مدیریت مالی و پولی توجه نمی کنند و ورشکست می شوند.
_ مدیریت درست گردش پول(به ویژه مدیریت هزینه ها)، برای موفقیت و پایداری کسب و کار امری حیاتی است؛ از این رو که می توانید محصول خود را با موفقیت به فروش برسانید و برای کسب و کارتان منحنی رشد نیرومندی رسم کنید.
5) مدیریت ارتباط ها (Communication):_ هر قدر بهتر ارتباط برقرار کنید و با افراد بیشتری ارتباط داشته باشید، گردش پولی شما بهتر خواهد بود.
_ جهان پر است از فرآورده های افسانه ای، ولی پول برای کسانی است ارتباط های بهتری برقرار می کنند.
_ یکی از نخستین مهارت های یک کارآفرین موفق این است که باید بتواند با دیگر افراد(کارمند، خویش فرما و سرمایه گذار) ارتباط موثر برقرار سازد و به زبان آنها سخن بگوید.
_ ارتباط موفق در کسب و کار یعنی درک این نکته مهم که فروش زیاد در نتیجه بازاریابی نیرومند و متقاعد کننده به وجود می آید.
_ ارایه خدمت مناسب به مشتریان از وظایف ارتباطی حیاتی هر شرکتی به شمار می رود.
_ اگر ارتباط شما با بازار قوی باشد، سیستم های شما موجب آسان سازی در روند تولید، سفارش و تعهد می شوند.
6) مدیریت سیستم ها (Systems):_ کسب و کار، سیستم پیچیده ای تشکیل شده از سیستم های درون فعال است که در عین مجزا بودن، با یکدیگر ارتباط درونی دارند، به هم وابسته اند، هیچ یک مهمتر از دیگری نیست و جدا کردن آنها از یکدیگر دشوار است.
_ برخی سیستم های مورد نیاز برای یک کسب و کار به منظور کارایی بهینه عبارتند از: سیستم اداری(عملکرد روزانه دفتری)، سیستم منابع انسانی، سیستم حسابداری و مالی، سیستم بازاریابی، سیستم فروش، سیستم خدمات مشتری، سیستم تحقیق و توسعه، سیستم تولید، سیستم توزیع و...
_ شکست یا اشکال هر یک از این سیستم ها، فعالیت سیستم های دیگر را نیز به طور همزمان با اشکال رو به رو می سازد.
_ یک سیستم کسب و کار واقعی بیشتر شبیه یک خودرو است که تنها به یک راننده وابسته نیست؛ بلکه هر کسی که رانندگی می داند می تواند آن را براند. به عبارت دیگر مالک یک کسب و کار خوب، می تواند چند سیستم را به طور اثرگذار مدیریت کند بدون آنکه در آنها حضور مستقیم داشته باشد.
_ هر اندازه سیستم ها بهتر و بهینه تر باشند شما کمتر به دیگران وابسته می شوید، شما یا کارکنان تان نیاز به تلاش کمتر و کمتری خواهید داشت و سرعت کارتان افزایش می یابد.
_ سیستم ها، مدیریت گردش پول و ارتباط ها را هدایت می کنند.
_ هنگامی که شما سیستم هایی با طراحی مناسب و عملکرد موفقیت آمیز داشته باشید، آنگاه یک دارایی به صورت کسب و کار قابل فروش دارید.
7) مدیریت قانونی یا حقوقی (Legal):_ کسب و کارهای بسیاری تنها با یک برگه کاغذ ساده آغاز شده و تداوم پیدا کرده اند. یک سند قانونی، می تواند دانه درخت یک کسب و کار در سطح جهانی باشد.
_ وکیل قانونی شما، در زمره مهمترین مشاورهای شماست و در صورتی که کارآمد باشد، از ایده ها و توافق های شما در برابر دزدان دارایی های فکری نگهداری می کنند.
یک هشدار: در دنیای مالکیت فکری، هنگامی که ایده های شما علنی می شوند، نگهداری از آنها تقریبا غیرممکن است. در نتیجه لزوم حفاظت از دارایی ها بیشتر می گردد.
_ دادن مجوز حقوق تان به فرد سوم(حق امتیاز فروش و...) و دریافت درآمد حق امتیاز، نمونه کاملی از دارایی شماست که برایتان کار می کند.
8) فرآورده یا محصول (Product):_ همان چیزی است که درنهایت مشتری از یک کسب و کار می خرد و می تواند قابل لمس یا ناملموس(خدمت) باشد.
_ مهمترین بخش یک کسب و کار، سیستمی است که پشت فرآورده، خدمت یا ایده قرار دارد، سپس کیفیت و کارایی محصول یا خدمت.
+ نوشته شده در چهارشنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۱ ساعت 11:0 توسط هادی افروزه راد
|
بیایید ثروتمند زندگی کنیم، زیرا که شایسته آن هستیم!