1) معین نبودن مسیر: کارآفرین هیچ گونه هدف، برنامه یا طرحی برای دنبال کردن ندارد و درباره ارزش ها، چشم اندازها و ماموریت هایش هیچ گونه تصمیمی نگرفته است. در نتیجه هر یک از کارکنان به فشارهای روزمره واکنش نشان می دهند و به جای متمرکز شدن بر مدیریت کارها، تنها بر کار کردن متمرکز می شوند.

2) بی قراری و شتاب زدگی: کارآفرین درباره مدت زمان دستیابی به پیامدهای کاری دلخواهش واقع بین نیست. هیچ کاری در نخستین بار یا در چند بار نخست، به درستی و به شیوه ای کامل به ثمر نمی رسد.(به ثمر رسیدن هر کاری به طور معمول دست کم 3 برابر مدت زمانی که محاسبه شده است طول می کشد و هر هزینه ای اغلب دست کم 2 برابر مبلغی خواهد شد که تصور می شود.)

3) حرص و طمع: کارآفرین تصور می کند که می تواند ثروتی بسیار را، به آسانی و به سرعت به دست آورد.

(( یگانه رویداد مربوط به ثروت که به آسانی روی می دهد، تنها و تنها از دست دادن آن است! _ جان دی راکفلر ))

4) بی تامل و اندیشه عمل کردن: که موجب رویارو شدن با شکست در همه زمینه های زندگی می گردد. یعنی صرف کردن زمان و سرمایه خود به شیوه ای نادرست، بی آنکه به پیامدها توجه شود و بی پروا عمل کردن، بدون آنکه زمانی را برای درک کردن حقایق و اندیشیدن به آنها صرف کنیم(که موجب از دست دادن زمان و سرمایه بسیار می شود).

5) ناتوانی در مهارکردن هزینه ها: بسیاری از کارآفرین ها به ویژه در شروع کارشان، سرمایه ای بسیار را برای کارها و امور غیر ضروری صرف می کنند.

راه حل ها: تصمیم قاطع برای حفظ نقدینگی کسب و کار همیشه و در هر موقعیتی، تا جای ممکن اجاره به جای خرید یا امانت گرفتن به جای اجاره، صرفه جویی عاقلانه همیشگی و در همه کارها و... 

6) کیفیت ضعیف و نامناسب محصول یا خدمت: کالاها یا خدمات چندان عالی نیستند و به گونه ای بر کالاها یا خدمات رقیب ها برتری ندارند.

پیشنهاد: دست کم در 3 شیوه، شرایط را بهتر، سریع تر و ارزان تر برای مشتریان به وجود آوریم، داشتن پیشنهادی(برتری یا ارزشی) ویژه و بی مانند برای فروش که تنها از ما برمی آید و...

7) کافی نبودن سرمایه در گردش: کارآفرین ها اغلب بیش از حد خوشبین و شتاب زده هستند. باید پذیرفت که مدت زمانی طول می کشد تا بتوانیم از فروش کالا یا خدمت مان درآمد به دست آوریم. پیش از راه اندازی کسب و کار بهتر است به اندازه هزینه های 6 ماه پول نقد داشته باشیم.

نکته بسیار مهم: گرفتن وام بانکی(به ویژه با بهره های بالا) برای تامین سرمایه در گردش در شروع کسب و کار(به ویژه اگر کم تجربه هستیم) بسیار ریسک پذیر و ناعاقلانه است. بهتر است از وام بانکی در مراحل بعدی و برای گسترش کسب و کار استفاده کنیم.

8) کم بودن بودجه یا در نظر نگرفتن بودجه: بسیاری از کارآفرین ها تنها بر پایه تجربه عمل می کنند و از وضعیت مالی خود آگاهی دقیقی ندارند. در این باره به برنامه ای کامل در زمینه امور مالی و به ویژه مدیریت هزینه ها نیاز داریم. بهتر است زمانی را برای تعیین دقیق همه هزینه های مربوط به تک تک فعالیت های کسب و کارمان در نظر بگیریم.

9) گزارش های مالی ناقص: کارآفرین اغلب یا نمی داند که چگونه چنین گزارش هایی را تهیه کند یا چنان پر مشغله است که برای انجام دادن این کار زمان کافی ندارد. باید صورت های مالی(ترازنامه یا صورت دارایی و بدهی، صورت سود و زیان یا درآمد و هزینه و...) کاری و حتی شخصی خود را تهیه کرده بر آنها مسلط باشیم و ساختاری کامل را برای حسابداری و دفتر داری تعیین کنیم تا همیشه از مصارف سرمایه خود آگاه باشیم.

 10) نبود شتاب حرکت در بخش فروش: فروش اندک یا کاهش میزان فروش، نخستین دلیل رویارو شدن با شکست در کسب و کار است، زیرا گردش نقدینگی را کاهش داده و ممکن است منجر به فروپاشی کسب و کار گردد.  

پیشنهاد مفید: بهتر است خود و همه کارکنان مان را ترغیب کنیم تا همیشه به فروش و مشتری ها بیندیشیم و فروشندگان دارای عملکرد عالی را در سازمان مان تقویت نماییم.

11) ناتوانی در پیشبینی کردن گرایش بازار: امروزه، محصول ها و خدمات به راستی دوره فروش کوتاهی دارند(به طور معمول در هر 5 سال، بیش از 80% کالاها و خدمات از رده خارج یا دگرگون می شوند). بهتر است به چند سال آینده بیندیشیم و به دنبال پاسخ دادن به چند پرسش اساسی باشیم:

_ بازار به کدام سو پیش می رود و چه گرایش هایی در آن زمان ها وجود خواهد داشت؟

_ چه کالاهایی را امروزه به بازار عرضه می کنیم که اگر می توانستیم کارمان را از امروز راه اندازی کنیم، هرگز آنها را دوباره به بازار عرضه نمی کردیم؟

_ چه دگرگونی هایی در خواسته ها، نیازها، آرزوها و اولویت های مشتری ها روی می دهد یا در حال روی دادن است؟

12) وجود داشتن هرگونه ضعف در توانایی یا تجربه تجاری و مدیریتی: 90% همه کسب و کارهایی که صاحبان آنها هیچ گونه تجربه تجاری ندارند، در طی 2 سال نخست فرو می پاشند.

راهکارها: بهتر است همه جزئیات مربوط به کسب و کارمان را(مشتری ها، رقیب ها، فروش، هزینه ها، امور مالی و حسابداری و...)، حتی پیش از آغاز کسب و کار، به دقت بررسی کرده و درباره آنها بیاموزیم، مطالب زیادی(کتاب ها، مقاله ها و...) را در زمینه کسب و کارمان بخوانیم، به آموزش های شنیداری یا دیداری(فایل های صوتی و تصویری، همایش ها، سمینارها، وبینارها و...) توجه ویژه داشته باشیم، به یادگیری همیشگی متعهد باشیم و...

13) تردید: دستیابی به موفقیت در کسب و کار در بازاری رقابتی و با پیشرفتی سریع، مستلزم این است که کارآفرین بتواند قاطعانه تصمیم بگیرد. عوامل اصلی تردید کارآفرین ها در رویارویی با مسایل و دشواری ها اغلب 2 چیز است:

_ ترس از شکست خوردن

_ ترس از طرد شدن

نکته مهم: بسیاری از کارآفرین ها به این دلیل شکست می خورند که کارمندی مردد را برای شغلی مهم بر می گزینند و او را در همان موقعیت شغلی باقی می گذارند.

14) ناتوانی در برقراری ارتباطی سازنده با دیگران: هم در درون و هم در بیرون از سازمان، ممکن است به شکست منجر شود. افراد منفی نگر، عصبی و پرخاشگر؛ اغلب با کارکنان، فروشندگان و حتی مشتریان شان رفتاری نامهربان دارند و همواره به گله، شکایت یا انتقاد کردن از آنها می پردازند.

"کسی که لبخند نمی زند، هرگز نباید فروشگاهی باز کند! _ ضرب المثل چینی"

15) تلاش پراکنده: کارآفرین، به دلیل ناتوانی در برنامه ریزی کردن، همواره به شیوه ای بی حاصل واکنش نشان داده و در پایان در انجام دادن کارهایی بسیار غرق می شود که باید آنها را انجام دهد.

راهکار پیشنهادی: کارآفرین و همه کارکنان دیگر، در هر بخش از کسب و کار، باید برنامه ای روشن، دقیق و نوشته شده درباره انجام دادن کارهایی مهم داشته باشند و آنها را در اولویت قرار دهند.

2 پرسش مهم:

_ چگونه می توانم هم اکنون بهترین بهره را از زمانم ببرم؟

_ چه کاری را من، و تنها من، می توانم انجام بدهم، که اگر آن را به خوبی انجام دهم، تفاوتی واقعی و سازنده را به وجود خواهد آورد؟

 

نتیجه گیری: راه حل از میان برداشتن مسایل و دشواری های رایج در کسب و کار این است که:

_ مخالف کارهایی را انجام بدهیم که موجب می شدند آن مسایل به وجود آیند.

_ انجام دادن کارهایی را متوقف کنیم که دلیل به وجود آمدن آن مسایل محسوب می شدند.

_ از امروز قاطعانه تصمیم بگیریم که دست کم در یک زمینه و به ویژه در زمینه ای دست به کار شویم که بیش از همه به ما کمک می کند تا میزان سود آفرینی کسب و کارمان را افزایش دهیم.